صدها شکوفه‌ی برف

از آسمان فرو ریخت

سرما به گردن سرو

قندیلی از یخ آویخت

 

در آشیانه گنجشک

رفته به بستر خود

چون که پتو ندارد

پیچیده در پر خود

 

آرام و ناز خوابید

رویش سفید شد باز

خواب بهار را دید

غرق امید شد باز


حسین شادمهر

* رومه اطلاعات، ضمیمه آفتاب مهتاب، 97/11/04



مشخصات

آخرین ارسال ها

آخرین وبلاگ ها

آخرین جستجو ها